این شماره به بحران مالی طولانی سال ۲۰۰۸ و ماهیت و تنوع واکنشهای هنری به آن میپردازد. این بحران مالی بهعنوان یک نتیجه جهانی شده سرمایهداری متأخر درک میشود که بااینوجود در سطوح محلی، منطقهای و ملی متفاوت تجربه میشود. ماهیت آن چندوجهی است، پدیدهای که ریشههای تاریخی و پیشینههایی دارد که پاسخهای معاصر را نشان میدهد. هنرمندان محدود به تعامل با اقتصاد از طریق یک ابزار خاص تحقیق یا یک نوع رسانه و پیام نیستند؛ بنابراین، سؤال اصلی این موضوع این است که نقش هنرمند در امور مالی، بحران و اقتصاد چیست؟ آیا هنرمندان باید: اقتصاد را اصلاح کنند، آن را توضیح دهند، برای تغییر آن تلاش کنند، آن را رد کنند، در آن شرکت کنند، یا هیچکدام از موارد بالا؟ مقالات، پروژههای هنرمندان و مصاحبههای ارائهشده باید به این پرسشها از طریق دریچهای گسترده ازجمله: مطالعات سوابق تاریخی مانند رکود بزرگ ۱۹۲۹ و بحرانهای ارزی در آمریکای لاتین در دهه ۱۹۷۰ پاسخ دهند. مداخلات مستقیم هنری در سیستمهای مالی که فرآیندها و سیستمهای ارزشی مبهم آنها را آشکار و به چالش میکشد؛ ارزهای جایگزین که استعمار نو در بازارهای مالی جهانی را برجسته میکند؛ و بازاندیشی مدلهای مالکیت بازار هنر مبتنی بر بلاکچین و همه و همه دریافتن ریشه بحرانهای اقتصادی هنر مؤثر هستند. این موضوع که منشأ آن را در پانل کنفرانس انجمن هنر کالج در شهر نیویورک در سال ۲۰۱۷ میتوان دید، به موضوعات مبرم در دست بررسی میافزاید و به دنبال تقویت گفتمان مداوم در مورد تلاقی هنر و بحران مالی است.