در این سری از اقتصاد هنر به شیوه سرمایهگذاری در بازار هنری و نقش دلالان هنری خواهیم پرداخت. پسازآنکه نیویورک به دلیل جنگ جهانی به مرکز تمامی جنبشهای هنری تبدیل شد، کنشهای بسیار متفاوتی توسط هنرمندانی که از سراسر جهان در این شهر جمع شده بودند شکل گرفت. جنبشهایی که با مصرفی شدن و تغییر شیوه زندگی، آثاری بسیار متفاوت از پیش را ارائه دادند. در این میان دلالان هنری نیز شیوهای متفاوت از فعالیت را برعهده گرفتند. آنها با پرسوناسازی ویژه هنرمندان، بسیاری از آنها را به ستارههای دنیای معاصر تبدیل کردند و آثار هنری در کنار شخصیت خود هنرمند در درجه دوم اهمیت قرار گرفت. برای سرمایهگذاری درست و بهجا در بازار هنر، چند نکته را باید در نظر بگیریم. اول اینکه اثر موردتوجه قرارگرفته مجموعهداران در هر رویداد مانند دوسالانه یا فستیوال تا چه اندازه تحت پوشش پرسونای آرتیست است. این درصد در دنیای پستمدرن هرچقدر بیشتر باشد، سود حاصل از خرید را بیشتر تأمین میکند. دوم اینکه سرمایهگذار تمایل دارد در کدام بازار فعالیت داشته باشد. دنیای تاریخ هنر و هنرمندان بنام و یا دنیای هنرمندان جوان و خوشذوق. البته که مورد اول راهی آسان و مطمئن است اما دنیای دوم نهتنها به گردش اقتصاد هنر جهان کمک میکند بلکه میتواند با توجه و انتخاب درست برگهای مهمی از تاریخ را رقم زند.