پروژه شماره یک استودیو پایه
چاپ اینتالیو
اصطلاح چاپ اینتالیو به معنی حکاکی یا برش زدن است. با توجه به روند آنکه تصویر با درآوردن و کندن خطوط روی سطح فلزی فرم انجام میشود، چاپ به روش پر کردن نقاط و خطوط گود شده با مرکب چاپ صورت میگیرد، تا تصویر را روی کاغذ مرطوب انتقال دهد. مقوا و فلز تحتفشار غلتک دستگاه چاپ قرار میگیرند و مرکب به زیبایی به مقوا انتقال پیدا میکند و فرم اصلی بهصورت معکوس بهعنوان محصول نهایی، به قلم هنرمند با مداد امضا میشود. دو زیرگروه اصلی در چاپ اینتالیو قرار دارد: اچینگ و حکاکی فلزی.
چاپ اچینگ
در چاپ اچینگ از اسید برای گود کردن خط روی سطح فلز استفاده میشود. لوحه چاپ با ماده مقاوم در برابر اسید پوشانده میشود و مغار سوزنی روی سطح کشیده میشود تا در قسمتهای موردنظر سطح فلزی دوباره نمایان شود. سپس اسید عمق خطوط را روی فلز در قسمتهایی که ماده مقاوم از بین رفته است، ایجاد میکند. هرقدر اسیدکاری بیشتر باشد، خط عمیقتری بر فلز ایجاد میکند. تعدادی از فرایندها در چاپ اچینگ گروهبندی میشوند که شامل پایه سخت و پایه نرم، آکواتینت خطی، ماربلینگ، خوردگی نقطهای و اچینگ نوری است.






تاریخچه چاپ اینتالیو
گفته میشود که در دسترس بودن کاغذ سبب ظهور چاپ اینتالیو شده که شیوه هنری شایستهای در قرن پنجم شناختهشده است. پیشازاین شیوه سنتی حکاکی روی فلز رواج داشت. بههرحال بحث درباره انتقال تصویر روی کاغذ نیست، بلکه به ساخت اشیای سهبعدی خواهیم پرداخت. زرگرها، نقرهسازها و اسلحهسازان عضو مهمی از جامعهی قرونوسطا بودند. تصور میشود چاپهای اولیه به علت نیاز این صنعتگران به حفظ طرحهایشان برای استفاده در آینده و یا ثبت روند کار طراحی تکاملیافته است. چاپهای آن زمان در اصل کارهایی بودهاند که کاربرد عملی داشتند. این چاپها نخستین گامهایی بودند که امروزه شیوه حکاکی و اچینگ را بهصورت یک تکنیک هنری مستقل بر میشمریم.
هنرمندانی مانند آلبرشت دورر و رامبراند به تکنیکهای اینتالیو به دلیل انعطافپذیری آن علاقهمند بودند. در دستان آنها خطوط حکاکی بهطور شگفتانگیزی برای خلق شکلها و تنها و سایهها حرکت میکنند و مهارت این هنرمندان سبب میشود تا تصاویر اینتالیو قالب هنری و مهمی به شمار روند. همانطور که شیوههای اینتالیو گسترش مییافت، این شیوه برای تکثیر نیز به کار گرفته شد که در ابتدا بیشتر تصاویر مذهبی، کارتهای بازی، نسخه نمونه از نقاشیهای استادان بزرگ و پرتره بودند و در ادامه به سمت چاپ کتاب، روزنامه، بیانیههای سیاسی و نقشه هدایت شد. بااینکه حکاکان بسیار ماهر بودند، اما چاپ اینتالیو در جایگاه شیوه خلاق موردتوجه قرار نگرفت. آثار هنرمند اسپانیایی، فرانسیس گویا در زمان منسوخ شدن این شیوه بسیار قدرتمند ظهور کرد تا سالها بعد در قرن بیستم جنبشهایی مانند اکسپرسیونیسم، مدرنیسم و سورئالیسم نگاه تازهای به چاپ داشتند. استنلی ویلیام هیتر هنرمند نامداری در این زمینه بود که الهامبخش نسلی از هنرمندان و چاپگران اروپا و آمریکای شمالی بود. همچنین دانشگاههای هنر، مانند اسلاید در لندن، سعی میکرد دیدگاه خلاق چاپ اینتالیو را زنده نگه دارد. امروزه این شیوه چاپ بهمنزله شیوهای در چاپ دستی در حال پیشرفت و ترقی است.






تاریخچه چاپ اچینگ
خطوط اچینگ شده به سبب استفاده از اسید با خطوط حکاکی شده تفاوت دارد. درحالیکه خطوط حکاکی شده را با نرمی بافت آن تشخیص میدهند، ظاهر خشک خطوط اچینگ شده حضور اسید را بهخوبی نشان میدهد؛ زیرا خطوط کاملاً مشخصاند اما بینظمی خاصی در بافت آنها دیده میشود. این گفتهها بهویژه در اولین تجربیات چاپ اچینگ در قرن شانزدهم مشهود است. هنگامیکه هنرمندان از لوحههای فلزی استفاده میکردند، تصاویر آنها حکاکی دقیقی نداشتند، اما اچینگها کیفیت بسیار بهتری را ارائه میدادند. شیوه اچینگ در قرن هفدهم به دنبال پیشرفت علم شیمی و تغییر در روند این شیوه و ظهور لوحههای مسی شروع به شکوفایی کرد. هنرمندانی مانند جاکز کالوت در روند خلق این شیوه خلاقیتهای فراوان از خود بجای گذاشتند.
رامبراند از تأثیرگذارترین چاپگران زمان خود شمرده میشود. در میان چاپهای گوناگون او میتوان همزمان خلاقیت و روند فنی کار را مشاهده کرد. نمونههای فراوانی در دست است که نشان میدهد برای بهبود تصاویر کارهایی انجام داده است. در اثر ” مسیح به مردم معرفی میشود ۱۶۵۵″ شواهدی دیده میشود که نشان میدهد رامبراند بارها از لوحه استفاده کرده تا به شرایط دلخواه خود برسد. رامبراند از اچینگ و درای پوینت بهصورت ترکیبی استفاده میکرد و شایانذکر است که علاوه بر نقاشیهایش، بیش از ۳۰۰ نسخه چاپی تهیهکرده است.
در قرن هجدهم، اچینگ توسط هنرمندان ایتالیایی مانند آنتونی کانال، مشهور به کانالتو و جیووانی باتیستاپیرانسی بهپیش رفت. البته آثار هردو هنرمند بیانگر ستایش معماری بناهای شهری بوده که در آن اقامت داشتند.